تاتی تاتی

سلام

این روزها دختر گلم اولین قدم های زندگیش رو تجربه میکنه

مدتی بود رفته بودم تو فکر این که چرا راه نمی ره؟آخه سینا از ۹ ماهگی شروع به راه رفتن کرد.

خلاصه طلسم این راه نرفتن آیه خانم تو جشن تولدش شکسته شد.البته اونجا فقط سرپا مونده بود و سرجای خودش می رقصید

ولی از وقتی اومدیم خونه دیگه شروع کرده به راه رفتن.ماشاله سرعت پیشرفتش هم تو این چندروزه خوب بوده.مثلا یه ۳-۴ متری باهام فاصله داره یکم که رومو برمیگردونم می بینم کنارمه.کلا تعادلش رو خوب حفظ میکنه.


دیگه اینکه سینا خان ما هم عینکی شد.البته فعلا تا یک ماه باید به صورت موقت استفاده کنه که اگه انشااله بهتر شد می تونه دیگه درش بیاره.

البته خودش که اول خیییییییلی دوست داشت عینکی بشه ولی الان دیگه خسته شده وهمش بهانه میاره که نزنه(همش ۲ روزه که عینک می زنه) آخه دایم باید رو چشمش باشه و ففط موقع خواب می تونه درش بیاره.

خداکنه تو این مدت مشکلش برطرف بشه تا مجبور نباشه همیشه از عینک استفاده کنه.






نظرات 5 + ارسال نظر
نادیا چهارشنبه 17 آذر 1389 ساعت 13:11 http://ayeh86.persianblog.ir/

سلام. از آشناییتون خوشحال شدم.بچه های خوشگل و نازی دارید خدا براتون حفظشون کنه.تولدشون هم مبارک.چقدر شمعهاشون قشنگه تا حالا ندیده بودم.در مورد کتاب هم ممنون حتما تهیه میکنم.راستی راه رفتن آیه خانوم ناناز هم مبارک.

سلام
ممنون از حضور گرمت.

خاله معصومه پنج‌شنبه 18 آذر 1389 ساعت 00:29 http://parham088.blogfa.com/

سلام فوفولی خاله تاتی کردنت مبارک. ایشالا هرچه زودتر سرماخوردگیت خوب بشه.
سینا جونم مراقب عینک خوشملت باش.امیدوارم بعد از یه ماه دیگه احتیاجی به عینک نداشته باشی

مرسی خاله معصومه جون

عمو مهدی پنج‌شنبه 18 آذر 1389 ساعت 11:29 http://www.irexpert.ir/?205484

سلام
نمیخواد شما بگید خودم میدونم !
آیه خانم جای خالی عمو مهدیشو تو جشن تولدش حس کرد ولی به روی خودش نیوورد !!
سینا که مارو داخل آدم حساب نمیکنه !!!
وبلاگ فوق العاده خوبیه آمارش هم عالیه تبریک میگم .
best ragards




سلام
چون می دونستم میدونی دیگه نگفتم
ولی واقعا جای شما خالی بود.
ممنون از لطفت

سپیده عمه آریانا پنج‌شنبه 18 آذر 1389 ساعت 12:45 http://littleangle.persianblog.ir/

سلام از اشنائیتون خوشبختم .
جیگر این گلهای نازتون رو برم من . خدا حفظشون کنه .
شاد و برقرار باشید

سلام
ممنون از حضور گرمتون

آزاده و ساینا پنج‌شنبه 18 آذر 1389 ساعت 23:52

سلام دوست عزیز..........مرسی از محبتتتتتتتتتت
نازی که عینکی شده........ولی خیلی بهش میاد... انشاللللللله همیشه سلامت باشین شما و خواهر گلت در کنار خونواده محترمممممممممممممم میبوسمتون

سلام
ممنون از لطفت عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد